جهان در نظاره تحولات افغانستان و فعالیتهای طالبان/ نگرانی کاربران از سلامتی رحیم پور ازغدی و شهره لرستانی/ بازگشت فرزاد جمشیدی به تلویزیون او را ترند گوگل کرد/ علی احمد جلالی کیست و چرا سئو شده است؟
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۸۴۷۳۸۴
روزانه عبارت و مفاهیم متعدد و صد البته متفاوتی از سوی کاربران فضای مجازی در شبکههای اجتماعی و موتورهای جستجوگر جست و جو میشود؛ مفاهیمی که بعضاً با تحولات خبری ارتباط تنگاتنگی دارند و کاربران به دنبال اطلاعات بیشتری در مورد آنها هستند. در بسته خبری پیش روی، به مهمترین مفاهیم جست و جو و بیان دیگر، ترندهای گوگل در ۴۸ ساعت گذشته اشاره شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش «تابناک»؛ در بازه زمانی مورد اشاره، مفاهیم و عباراتی چون « طالبان چه کسانی هستند؟»، « ناتو چیست؟»، « حال شهره لرستانی چطور است؟»، « بسم الله محمدی»، « رحیم پور ازغدی»، « فرزاد جمشیدی مجری تلویزیون»، «علی احمد جلالی» و... از مهمترین موضوعاتی است که کاربران ایرانی در اینترنت به دنبال اطلاعاتی در مورد آنها بودند.
طالبان چه کسانی هستند؟گروه طالبان در روزهای اخیر با گسترش قلمروهای تحت تصرف خود در خاک افغانستان، پایتخت این کشور یعنی کابل را نیز به تصرف خود درآورد و عملاً حکومت قانونی این کشور را کنار زد.
وقوع این رخداد و نیز پیامدهای انسانی و اجتماعی غم انگیزی که بر جای گذاشته است، ذهن و فکر مردم بسیاری از کشورهای جهان را به سمت افغانستان و طالبان جلب کرده است.
برای بسیاری از انسان ها به ویژه کسانی که سابق بر این دوران حکومت داری و فعالیت های نظامی طالبان را ندیده بودند، حالا این سئوال که طالبان چه کسانی هستند؟ ایجاد شده است.
در پاسخ به این سئوال می توان گفت طالبان (به معنای طلبهها) گروهی از شبه نظامیان روحانی اسلامگرای مخالف دولتهای افغانستان وپاکستان است که عقاید مذهبی با ریشههایی در مکتب حنفی دیوبندی، مذهب وهابیت و دیدگاههای جهادگرایی سلفی ابن تیمیه دارد.
این گروه از زمان پیدایش در سال ۱۹۹۴ تاکنون از طرفهای درگیر در جنگ افغانستان بودهاست و پس از تصرف افغانستان، از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ با نام امارت اسلامی افغانستان بر این کشور حکومت کردهاست.
بیشتر افراد گروه طالبان پشتونهایی هستند که در مناطق شمال غربی پاکستان و دو سوی خط دیورند، زندگی میکنند. طالبان از آغاز حمله آمریکا به افغانستان که موجب برکناری آنان از قدرت شد، با نیروهای آمریکا و ناتو نیز در جنگ هستند. رهبر کنونی طالبان پس از کشته شدن ملا اختر منصور، هبتالله آخوندزاده است.
طالبان بیشتر از اینکه دیوبندی عمل کند، قشری و قبیلهای برخورد میکند. آنها حتی با اخوانیها و جماعتیها و مودودیها سر سازش ندارند.
بیشتر بخوانید
پنهان شدن اعضای تیم زنان افغانستان از ترس طالبان ناتو چیست؟پیمان آتلانتیک شمالی یا ناتو یم پیمان نظامی – امنیتی میان گروهی از کشورهای غربی و آمریکاست که بر اساس آن کشورهای عضو متحد هستند در صورت هر گونه تهدید سیاسی، نظامی و امنیتی علیه منافع هر کدام از کشورها به یاری همدیگر بشتابند.
پیمان آتلانتیک شمالی پس از مذاکراتی که از ژوئیه ۱۹۴۸ در واشینگتن آغاز شده بود در ۴ آوریل ۱۹۴۹ میان ایالات متحده آمریکا، اعضای پیمان بروکسل (بریتانیا، فرانسه، هلند، بلژیک و لوکزامبورگ) و دیگر کشورهای بلوک سرمایهداری که به این پیمان دعوت شده بودند (کانادا، دانمارک، ایسلند، ایتالیا، نروژ و پرتغال) به امضا رسید.
پس از آغاز جنگ افغانستان و جنگ عراق نیروهای ناتو حوزه فعالیتهای خود را به داخل مرزهای این دو کشور نیز گسترش دادند.
فعالیت ناتو در عراق منحصر به آموزش نظامی میشد، اما در افغانستان و در سال ۲۰۰۶ پس از درخواست هلند و آلمان نیروهای ناتو جایگزین نیروهای ایساف متعلق به سازمان ملل شدند. ناتو در سال ۲۰۰۸ رهبری ۴۷ هزار نیرو از ۴۰ کشور جهان را در افغانستان بر عهده داشت.
این پیمان در ماه و سال های اخیر حجم نیرو و فعالیت های خود را در خاک افغانستان به شدت کاهش داد.
در جریان بحرانی که در افغانستان روی داد و عملاً دولت مرکزی این کشور قدرت را به گروه طالبان واگذار کرد، برای بسیاری از شهروندان افغانستان و نیز دیگر جوامع جهانی این سئوال مهم به وجود آمد که چرا ناتو حمایت های خود را از دولت مرکزی دریغ کرد و علی رغم خسارت های سنگین جانی و مالی که به شهروندان افغانستانی تحمیل شد، به یاری مردم این کشور نشتافت؟
بیشتر بخوانید
تاکید ناتو بر ادامه حضور دیپلماتیک در کابل اشرف غنیاشرف غنی- رئیس جمهور قانونی افغانستان بود که در جریان حمله طالبان به کابل و تصرف این شهر، با یک پرواز اختصاصی خاک افغانستان را ترک کرد و به کشور تاجیکستان گریخت.
اشرف غنی احمدزی در انتخابات ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴ و ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۹ به عنوان رئیسجمهور افغانستان انتخاب شد.
او از ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۴ تا زمان فرار از افغانستان در روز ۱۵ اوت ۲۰۲۱ چهاردهمین رئیسجمهور جمهوری اسلامی افغانستان بود.
قبلاً از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ به عنوان وزیر مالیه افغانستان در دولت حامد کرزی فعالیت میکرد. وی در دو انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۸ و ۱۳۹۳ هم نامزد بود.
فرار او از افغانستان و نیز برخی حواشی مبنی بر عدم هدایت و ساماندهی ارتش افغانستان برای مقابله قاطع با طالبان، او را در کانون توجه کاربران شبکه های اجتماعی قرار داد و انتقادات فراوانی متوجه او شد.
بیشتر بخوانید
روسیه خواستار محاکمه اشرف غنی شد حال شهره لرستانی چطور است؟شهره لرستانی یکی از بازیگران مشهور سینما و تلویزیون ایران است که اخیراً و به واسطه ابتلا به ویروس کرونا در بیمارستان بستری شده بود.
بخاطر همین بیماری شهره لرستان در کانون توجه کاربران اینترنتی قرار گرفته است.
آخرین خبرها در مورد وضعیت سلامتی شهره لرستانی- حکایت از آن دارد که حال جسمانی او رو به بهبودی است و از بیمارستان نیز مرخص شده است.
در مورد شهره لرستانی در ویکی تابناک بیشتر بخوانید بسم الله محمدیبسم الله محمدی- وزیر دفاع دولت افغانستان بود که چندماه پیش به صورت مکرر وعده می داد که اجازه تصرف کشور افغانستان توسط طالبان را نخواهد داد.
پس از تصرف کشور افغانستان توسط طالبان، عملکرد او و نیروهای تحت امرش در مقاومت در برابر طالبان به شدت مورد انتقاد شهروندان افغانستانی و دیگر مردم جهان قرار گرفته است.
همچنین ژنرال بسم الله با خروج اشرف غنی و دیگر مقامات ارشد دولت کابل از افغانستان در پیامی توییتری به این نوع رفتار واکنش نشان داد. محمدی در پیام توییتری نوشت: "آنها دستان ما را از پشت بستند و وطن را فروختند، لعنت به این مرد ثروتمند و گروهش.
بیشتر بخوانید
طالبان یک خلبان ارتش افغانستان را ترور کرد رحیم پور ازغدیحسن رحیم پور ازغدی- یکی از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و نیز اندیشمندان ایرانی است که مجموعه سخنرانی های او در حوزه معرفت و اندیشه علاقمندان و طرفداران بسیاری دارد.
رحیم پور ازغدی در روزهای اخیر به واسطه ابتلا به ویروس کرونا در بیمارستان بستری شده بمود و این مهم نام وی را به یکی از ترندهای گوگل تبدیل کرده بود.
آخرین خبرها در مورد وضعیت سلامتی رحیم پور ازغدی حکایت از آن دارد که وی از بیمارستان مرخص شده و حال او رو به بهبودی است.
در مورد حسن رحیم پور ازغدی در ویکی تابناک بیشتر بخوانید فرزاد جمشیدی مجری تلویزیونفرزاد جمشیدی یکی از مجریان مشهور صدا و سیما در دهه 80 شمسی است که اوایل دهه 90 با حواشی فراوانی و شاکیان عمومی و خصوصی رو به رو شد و در نهایت نیز برای همیشه از مجری گری خداحافطی کرد.
جمشیدی پس از 5 سال دوری از صدا و سیما در دهه محرم امسال دوباره به تلویزیون برگشته است و به مناسبت دهه محرم یک برنامه دینی را به روی آنتن می برد.
همین مسئله سبب شده است تا دوباره نام او به یکی از ترندهای گوگل تبدیل شود.
بیشتر بخوانید
حضور تازه مسلمانها در برنامه جدید فرزاد جمشیدی علی احمد جلالیعلی احمد جلالی یکی از چهره های سیاسی و رسانه ای کشور افغانستان است که گفته می شود رهبری جریان دولت انتقالی را در کشور افغانستان بر عهده خواهد گرفت.
جلالی در سال ۱۳۲۳هجری خورشیدی در ولایت غزنی متولد شده و فارغ التحصیل دانشگاه نظامی افغانستان است.
او در سال ۱۳۴۳هجری خورشیدی از دانشکده نظامی آمریکا در رشته دفاع داخلی فوق لیسانس گرفت، بعد در دانشکده سلطنتی بریتانیا تحصیلات خود را ادامه داد و در سال ۱۳۷۵ هجری خورشیدی نیز در دانشکده نظامی آمریکا از رساله دکتری خود تحت عنوان "سیاست جهانی آمریکا" دفاع کرد.
جلالی بعد از پایان تحصیلات در آمریکا در پست های مختلف وزارت دفاع افغانستان (در زمان دولت مجاهدین) و همچنین در رشته دیپلماسی در وزارت کشور به عنوان استاد کار کرد.
جلالی در سال ۱۳۶۰هجری خورشیدی بعد از حمله نیروهای شوروی سابق به افغانستان، به پاکستان مهاجرت کرد و به عنوان مشاور مجاهدین افغانستان کار خود را آغاز کرد.
او در سال ۱۳۶۱هجری خورشیدی به عنوان خبرنگار در رادیو صدای آمریکا استخدام شد و بعد به عنوان رئیس بخش فارسی و پشتو این رادیو انتخاب شد.
جلالی به دنبال سقوط رژیم طالبان، دوباره به افغانستان بازگشت و مدتی را به عنوان وزیر دفاع افغانستان کار کرد. او در سال های ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۴ وزیر کشور افغانستان بود.
علی احمد جلالی در این سال ها در یکی از مصاحبه های خود ادعا کردکه فهرستی از قاچاقچیان مواد مخدر را در اختیار دارد که شامل برخی از افراد بلند پایه دولتی نیز هست ولی او هیچ گاه این فهرست را افشا نکرد.
جلالی در سال ۲۰۰۶ از قدرت کناره گرفت و گفت که می خواهد به کارهای اکادمیک خود رسیدگی کند و به دنبال آن دوباره به آمریکا بازگشت.
او پس از مدتی، در مصاحبه هایش با رسانه ها از اختلافات خود با رئیس جمهور کرزای در خصوص برخی مسایل امنیتی و سیاسی افغانستان سخن گفت.
همانطور که اشاره شد و بر اساس ادعای برخی رسانه ها علی احمد جلالی، وزیر پیشین کشور افغانستان، به عنوان گزینه احتمالی ریاست دولت موقت افغانستان و جانشینی احمد اشرف غنی، رئيس جمهور افغانستان معرفی شده است.
همین مسئله نام او را به یکی از ترندهای مهم گوگل در میان فارسی زبانان تبدیل کرده است.
بیشتر بخوانید
بیانیه اشرف غنی بعد از فرار و کناره گیری از قدرت در افغانستانمنبع: تابناک
کلیدواژه: محرم افغانستان تاسوعا اشرف غنی بازگشت آزادگان کابینه پیشنهادی رئیسی طالبان طالبان اشرف غنی علی احمد جلالی بسم الله محمدی حسن رحیم پور ازغدی شهره لرستانی فرزاد جمشیدی محرم افغانستان تاسوعا اشرف غنی بازگشت آزادگان کابینه پیشنهادی رئیسی طالبان کشور افغانستان رحیم پور ازغدی علی احمد جلالی بیشتر بخوانید شهره لرستانی فرزاد جمشیدی رئیس جمهور اشرف غنی بسم الله
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۸۴۷۳۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
صدایی که از ایران شنیده میشود/آیا معمای طالبان حل خواهد شد؟ / فاصله خاورمیانه تا توافق
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که دیدار رهبر انقلاب و مسئولان و کارگزاران حج و دیدار رئیس اقلیم کردستان با رهبر انقلاب از یک سو و از مذاکره در تهران تا احیای برجام در واشنگتن در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
آیا معمای طالبان حل خواهد شد؟
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان آیا معمای طالبان حل خواهد شد؟ نوشت: هفته گذشته در جریان یک انفجار در یکی از مساجد شیعیان استان هرات افغانستان هفت نفر از نمازگزاران که یکی از آنها زن بود به شهادت رسیدند. خبر این جنایت توسط رسانههای دولتی و رسمی کشورمان بدون آنکه حساسیتی نسبت به آن نشان داده شود منتشر شد و مسئولان جمهوری اسلامی نیز از کنار آن گذشتند. این روش متاسفانه در زمینه به شهادت رسیدن مردم بیگناه افغانستان در دوره جدید سلطه گروه تروریستی-تکفیری طالبان به یک رویه تبدیل شده و به نظر میرسد در قالب یک قرارداد نانوشته بنا بر اینست که مسئولان ایرانی در برابر مسلمانکشی در افغانستان سکوت کنند. براساس همین قرارداد نانوشته است که به صورت متناوب افراد و جمعهائی از مخالفان سلطه طالبان اعم از سنی و شیعه به شکلهای مختلف توسط عناصری که در ظاهر مشخص نیست چه کسانی هستند جان خود را از دست میدهند و این جنایات که روشن است کار طالبان است در میان سکوت مرموز و حسابشده به فراموشی سپرده میشوند.
درباره این وقایع هولناک، نکات قابل تاملی وجود دارند که لازم است مورد توجه قرار گیرند. تامل مسئولین ارشد نظام جمهوری اسلامی در این نکات میتواند مانع وقوع حوادثی شود که آینده کشورمان را تهدید میکنند.
یک نکته اینست که تقریباً هر هفته یک حادثه تروریستی در افغانستان رخ میدهد که در اثر آن چندین نفر جان خود را از دست میدهند. با توجه به اینکه قربانیان این جنایات معمولاً از میان اهالی استان هرات و مناطق هزارهجات و شیعیان و همینطور ناراضیان اهل سنت و مخالفین سلطه طالبان هستند، کاملاً روشن است که گروه طالبان درصدد پاکسازی قومی، تصفیه مذهبی و ریشهکن ساختن مخالفین خود برآمده و این تصمیم را با قاطعیت اجرا میکند. این جنایت، با تمام موازین اسلامی، انسانی و بینالمللی در تضاد است و سران طالبان باید به خاطر آن محاکمه و مجازات شوند.
نکته دوم اینست که برخلاف ادعای حاکمیت خودخوانده، طالبان با داعش تقسیم کار کردهاند و برای اینکه جنایات به نام حاکمیت ثبت نشود و به وجهه بینالمللی آن لطمه نزند، آنها را به گردن داعش میاندازند و داعش نیز آنها را به گردن میگیرد. این واقعیت را تمام گروههای جهادی افغانستان بارها اعلام کردهاند و روشنترین دلیل صحت آن اینست که حکومت خودخوانده طالبان هرگز هیچکس را به عنوان عامل این جنایات معرفی و مجازات نمیکنند. رسوائی بزرگ جدیدی که گریبانگیر طالبان شده اینست که امیرخان متقی وزیر خارجه این گروه تروریستی هفته گذشته مدعی شد اصولاً داعش در افغانستان حضور ندارد و در همان حال حکومت خودخوانده طالبان جنایتهای داخل افغانستان را به گردن داعش میاندازد!
نکته سوم اینست که حکومت خودخوانده طالبان ادعا میکند افغانستان در امنیت کامل قرار دارد و این ادعا را در بوق و کرنا میکند و از امتیازات خود میداند، ولی برخلاف این ادعا مرتباً اخبار انفجار و ترور از نقاط مختلف این کشور به گوش میرسد. شورای امنیت سازمان ملل نیز در گزارش خود از وضعیت فعلی افغانستان تحت سلطه طالبان اعلام کرد ۲۰ گروه تروریستی در این کشور حضور دارند بطوری که آن را به کانون تروریسم منطقه تبدیل کردهاند. تاملبرانگیزترین واقعیت اینست که گروه طالبان امکانات را برای حضور این گروههای تروریستی فراهم ساخته و آنها را برای برنامههای آینده خود در منطقه آماده میکند.
چهارمین نکته به ایران مربوط است که چند سوال مهم را در خود دارد. یک سوال اینست که اگر وظیفه نظام جمهوری اسلامی اینست که در برابر کشتار مسلمانان ساکت نباشد کمااینکه به این وظیفه اسلامی به درستی در مورد فلسطین و جنایات صهیونیستها عمل میکند، چرا در قبال کشتار مردم مسلمان افغانستان چنین احساس مسئولیتی ندارد؟ سوال دیگر اینست که میان گروه تروریستی-تکفیری طالبان که حتی شورای امنیت سازمان ملل نیز افغانستان تحت سلطه آن را یک کانون خطر برای منطقه میداند چه فرقی با رژیم صهیونیستی وجود دارد که مسئولین ما معتقد به مدارا با این گروه تروریستی هستند؟ سوال سوم اینکه چرا طالبان، داعش، القاعده و سایر گروههای تروریستی تکفیری از ابتدای تاسیسشان تاکنون حتی یک گلوله به سوی رژیم صهیونیستی شلیک نکردهاند و چرا با اینکه در وابسته بودن طالبان به صهیونیسم بینالملل تردیدی وجود ندارد، جمهوری اسلامی ایران با این گروه نرد عشق میبازد؟
و پنجمین نکته اینکه مردم ایران مدتهاست که خطر نفوذ عناصر وابسته به طالبان را در نقاط مختلف ایران احساس میکنند. این احساس خطر تاکنون به شکلهای مختلف از طریق رسانهها و افراد صاحب نظر به مسئولین گوشزد شده و حتی در موارد زیادی ارتکاب جنایت در ایران توسط نفوذیهای طالبان به اثبات رسیده است، با اینحال معلوم نیست چرا مسئولان حاضر نیستند به طالبان از گل نازکتر بگویند و این به یک معما تبدیل شده است. اکنون سوال مهم اینست که بالاخره معمای طالبان چه وقت حل خواهد شد؟
فاصله خاورمیانه تا توافق
جلال خوشچهره طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان فاصله خاورمیانه تا توافق نوشت: تحولات منطقه با نشانههای متعارض آن هم هرلحظه و به نوبت، ناظران را دچار آشفتگی تفسیری_ تحلیلی کرده است. برخی رخدادها از جمله استمرار گفتگوهای آتشبس در قاهره با حضور مقامهای سیاسی _ امنیتی ایالات متحده؛ چراغ سبز حماس و اسرائیل برای انعطاف در مواضع پیشین خود؛ سفر «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی هستهای به ایران؛ انتشار برخی اخبار مربوط به گفتگوهای تهران _ واشنگتن در نیورک برای کاهش تنشهای دو طرف؛ ابتکارهای تازه عمان و ژاپن برای ایجاد بستر گفتگوهای تازه میان تهران و غرب بر سر اختلافات هستهای و منطقهای و... از یکسو نشانههای مثبت در حداقل کنترل اوضاع بروز داده است.
از سوی دیگر، اما نشانههای مثبت در لحظه دچار تغییر میشود. این تغییر نیز مربوط به گزارشهایی است که شکست مذاکرات قاهره را با مخالفت حماس و اسرائیل در چگونگی ساختار مفهومی آتسبس در غزه؛ خروج اعتراضی حماس از دور گفتوگوها؛ حمله ارتش اسرائیل به شرق رفح؛ از سرگیری آتشباری میان حزبالله و اسرائیل در جنوب لبنان و در این حال سختی هرگونه توافق تازه میان تهران و آژانس بینالمللی هستهای؛ همچنین ابهامها درباره نتایج رایزنیهای دیپلماتیک میان تهران و واشنگتن را به نمایش میگذارد. به راستی اوضاع به کدام سمت در حال حرکت است؟ تشدید بحران؟ توقف در هر آنچه اکنون هست؟ یا قبول قاعده «شدّت قبل از فترّت» که سرانجام تکلیف همه طرفها را درچارچوب نظم جدید روشن میکند.
هر سه احتمال بالا را با شواهد موجود نمیتوان با قطعیت پیشبینی کرد؛ وقتی هر ساعت، اوضاع متفاوت از ساعتهای پیش از آن است. آنچه اکنون قطعی است؛ نبود قطعیت است. آیا در این صورت میتوان از «بنبست» سخن گفت تا وقتی که هنوز «نقطه تعادل» در روند جاری پیدا نشده است؟ این نقطه وقتی دور از دسترس مینماید که مطالبات هریک از طرفها براساس بازی «صفر و صد» تنظیم شده است. اسرائیل در ازای قبول آتش بس، تسلیم کامل حماس را در دو سطح نظامی و سیاسی میخواهد. حماس با داشتن تنها سرمایه اصلی و گران خود یعنی گروگانهایش، ماندگاری در ساختار سیاسی _ نظامی حکومت فلسطینی در هر شکل را به همراه آزادی دهها فلسطینی در بند اسرائیل طلب میکند. ایالات متحده در سودای توقف درگیریها به شکل مقطعی در خدمت به حداقل شش هدف اصلی است: ۱_ از انزوا خارج کردن اهمیت جنگ اوکراین و توقف سودبری روسیه از ناآرامیهای منطقه. ۲_ ایجاد امنیت تضمین شده برای اسرائیل. ۳_ بازگشت امنیت به دریای سرخ و تردد مطمئن کشتیهای تجاری در این دریا؛ خلیج عدن و بابالمندب. ۴_ رفع هرگونه اخلال در انتقال انرژی از منطقه خلیج فارس؛ ۵_ نزدیک کردن ریاض به قبول عادی سازی روابطش با تلآویو. ۶- استمرار انجماد در تنش جاری تهران و غرب. اما همه آنچه واشنگتن در پی آن است تابع زمانی است که انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در نوامبر آینده تعیین کننده آن خواهد بود. در این صورت رفتار کنونی واشنگتن نزد طرفهای مقابلش در منطقه، به مثابه رفتار آتش نشانی است که تنها میخواهد دامنه آتش را در محل آتش آنهم به شکل نیمبند کنترل کند. همین مهم سبب میشود که حتی مهمترین متحد او یعنی اسرائیل و دیگر دوستانش در منطقه با تردید به ابتکارهای واشنگتن بنگرند. این تردید حتی دامن اروپائیان را نیز گرفته است. حالا فرانسه و آلمان هم رفته رفته ساز انتقاد را به سیاستهای واشنگتن کوک کردهاند.
وابسته کردن آینده اوضاع به انتخابات نوامبر در ایالات متحده، یعنی قبول هرگونه توافق در حالحاضر مانند ساختن خانه روی شن خواهد بود؛ بنابراین هیچ طرفی نمیتواند به پایداری توافقها دلبسته شود وقتی مبتکر اصلی (واشنگتن) خود در موقعیت ژلاتینی قرار دارد.
تحولات منطقه هر لحظه تصویری متناقض را نزد ناظران به نمایش میگذارد. اگر با قاطعیت گفته نشود که همه چیز در بن بست کامل فرو رفته، اما میشود گفت که خاورمیانه تا نقطه توافق فاصله بسیار و دور از دسترس دارد.
صدایی که از ایران شنیده میشود
محمد اسلامی رئیس سازمان انرژیاتمی طی یادداشتی در شماره امروز ایران با عنوان صدایی که از ایران شنیده میشود نوشت: جمهوری اسلامی ایران در حالی پنجاهمین سالروز تأسیس سازمان انرژی اتمی را جشن میگیرد که بخش مهمی از اهداف راهبردی کشور در صنعت هستهای تحقق یافته است. دستیابی به این اهداف که مرهون هدایتهای داهیانه مقام معظم رهبری مدظله العالی است، در دولت سیزدهم در قالب یک سند جامع و راهبردی تبیین و مصوب شد که ترجمان چشمانداز ۲۰ ساله سازمان انرژی اتمی جهت نیل به اهداف مهم صنعت هستهای کشور است. گزارههای بنیادین این افق بلندمدت، براساس نیاز به توسعه زیرساختهای بنیادین، کسب فناوریهای برتر در حوزههای سلامت، امنیت غذایی، صنعت، محیطزیست و انرژیهای پاک و پایدار است. ازجمله اقداماتی که در قالب این چشمانداز ۲۰ساله و در جهت تسری مزایا و نتایج پیشرفت فناوری هستهای درزندگی آحاد مردم انجامشده باید به برنامهریزی برای افزایش هفت برابری ظرفیت تولید رادیوداروها در کشور اشاره کرد. احداث مرکز جدید تولید رادیودارو در حالی است که هماکنون ۵۰ رادیودارو در گروههای مختلف در داخل کشور تولید شده و ۲۱۰ مرکز پزشکی و درمانی و سالانه حدود یکمیلیون بیمار از خدمات و محصولات سازمان انرژی اتمی بهره میبرند. در زمینه توسعه و افزایش مراکز پرتودهی و پرتودرمانی نیز در سالجاری ۸ مرکز پرتودهی جدید برای اولینبار در کشور احداث و فعال میشود. تا سال ۱۴۰۰، ۶ دستگاه پتاسکن برای خدمات پزشکی در کشور وجود داشت، اما اکنون با تلاشهای صورتگرفته ۱۵ دستگاه به مجموعه دستگاههای پتاسکن افزوده شده است. بخش دیگری از آنچه در قالب این برنامه در دستور کار قرار گرفته، سرمایهگذاری برای دستیابی به ایزوتوپهای پایدار است که در حقیقت در مرز دانش قرار دارد و راهگشای توسعه همهجانبه در علوم و فنون نوین ارزیابی میشود. اکنون ایران یکی از معدود کشورهایی است که دانش جداسازی ایزوتوپهای پایدار را به شکل بومی توسط دانشمندان جوان خود کسب و اجرایی کرده است. در این مسیر تولید دستگاه «ایرانیوم» به دست متخصصان ایرانی و شکست انحصار تولید این دستگاه راهبردی صنعت هستهای که در سالهای گذشته فقط در اختیار سه کشور امریکا، انگلیس و آلمان بود از جمله موفقیتهایی است که به دست آمد. دانش دستیابی به ایزوتوپهای پایدار از حیث اقتصادی و نیز به لحاظ کاربرد آن در حوزههای مختلف از جمله در حوزه سلامت حائزاهمیت است. چنانکه یک گرم از یک ایزوتوپ میتواند برابر با چندین بشکه نفت ارزش اقتصادی داشته باشد. کما اینکه تولید هگزا فلوراید تلوریوم که شامل زنجیرهای برای جداسازی ایزوتوپ پایدار تلوریم ۱۳۰ است در نهایت به تولید ایزوتوپ ید ۱۳۱ منجر میشود که در تشخیص و درمان سرطان کاربرد دارد. فراتر از این اهداف، دستیابی به مرزهای دانش در حوزه کوانتوم در زمره محوریترین اهداف توسعهای چشمانداز ۲۰ ساله سازمان انرژی اتمی است. همچنان که کشورهای دارای فناوری هستهای پیشرفته به سمت دانش استفاده از انرژی همجوشی یا گداخت حرکت میکنند و جمهوری اسلامی ایران نیز از این مهم غافل نبوده است. برای قرار گرفتن در فهرست کشورهای صاحب تکنولوژی گداخت نقشه راه راهبردی در قالب سند چشمانداز طراحی شده است. صنایع هستهای ایران و سازمان انرژی اتمی امروز پرچمدار توسعه علمی و فناوری با جهت تجاریسازی است. ایجاد صنایع دانشبنیان علاوهبر ارزش افزوده قابلملاحظهای که در بخشهای اقتصادی و اجتماعی ایجاد میکند و عرصه را برای جذب و بهکارگیری نخبگان و سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی گسترش میدهد با شعار سال یعنی «جهش تولید با مشارکت مردم» تطابق دارد. این شعار خط فرمان توسعه و پیشرفت کشور است تا حضور مردم را بخصوص در حوزه فناوریهای دانشبنیان افزایش دهد، پژوهش را در دانشگاهها تقویت کند و از این طریق علاوهبر توسعه منابع انسانی، به توسعه تحقیقات و پیشرفت فناوری از طریق تحقیقات شتاب ببخشد. همچنین برمبنای سند ۲۰ ساله، گامهای مؤثری در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ در جهت دستیابی به ۲۰ درصد سبد برق کشور از انرژی هستهای در قالب طراحی و اجرای ابرپروژه ساخت نیروگاههای اتمی ۲ و ۳ در استانهای بوشهر، خوزستان، هرمزگان و سواحل مکران و شمال کشور برداشته شده است.
این اقدامات که دامنه گستردهای از نیازهای کشور را در خود جای داده و دستاوردهای آن در بخشهای مختلف به خدمت گرفته میشود، با مشارکت بخشهای گوناگون و متناسب با قابلیتهای کشور در اطلس جغرافیایی ایران به اجرا درآمده است.
تحقق این اهداف، مهمترین مأموریت سازمان و ترازوی سنجشی است که در پایان راه، ایران را بهعنوان یکی از قطبهای سازنده نیروگاههای اتمی در جهان معرفی میکند. طراحی و اجرای «سیاست نوآوری و درهای باز» نیز در همین راستا و با تمرکز بر زدودن وجه امنیتی ماهیت فعالیت هستهای کشور در دستورکار قرار گرفته است. سیاست «امنیتیسازی» موتور محرکهای برای جلوگیری از پیشرفت این صنعت بوده که از منظری قابل تأملتر، ایران را با موج تخریب روبهرو ساخته است بهنحوی که سعی دارند مسیر روشن و صلحآمیز آن را با حربه تحریم و ترور، تیره و تار سازند.
این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران توانسته زیر سایه تلاش و دانش بومی دانشمندان خود، پاسخگوی نیازهایی باشد که دشمنان با تلاش برای تخریب، تحریم و منزویسازی ایران نتوانستهاند راهی برای بیپاسخ گذاشتن آنها بیابند. تازهترین نشانه این مهم را میتوان در همین روزها در ایران دید. سازمان انرژی اتمی در نخستین کنفرانس بینالمللی علوم و فنون هستهای، میزبان شمار زیادی از دانشمندان خارجی از نقاط مختلف جهان و بیش از ۵۰۰ نفر از اساتید دانشگاههای کشور است. برگزاری این نشست همزمان با حضور آقای «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، فرصتی است تا انباشت سوء نگرشهایی که در پی سیاستهای ظالمانه غرب، تحریمهای ظالمانهای را به کشور تحمیل کرده، با فروپاشی روبهرو سازد و زمینه را برای تبادلنظر درباره مسائل اختلافی ایران و آژانس فراهم سازد.
بیگمان از خوان گسترده توسعه صنعت هستهای ایران، کشورهای جهان نیز منافع خویش را خواهند جست، اما سهم و نصیب شهروند ایرانی فراتر از دیگران است. در صحنه اروپا و غرب، تبدیل ایران به یکی از قطبهای هستهای خاورمیانه، راه سرمایهگذاران پرشماری را به بازار و میادین انرژی خواهد گشود، اما در داخل ایران، این دستاوردها میتواند تأمینکننده نیازهای پایه و حیاتی همه اقشار و سطوح جامعه باشد. چنانکه دانشمندان برای تداوم و توسعه ابعاد پیشرفتهای فناورانه، راه هموار و روشنی درپیش دارند، مردم هم زیر سایه دستاوردهای بومی دانشمندان جوان کشور به زندگی لبخند خواهند زد و هزاران دانشجو و نخبه ایرانی که دشمنان سعی داشتند، آنها را در حصار محرومیت علمی نگه دارند به سوی افقها و فضاهای جدید خیز خواهند برداشت.